تنها با تو پارت ۲
تنها باتو پارت ۲
دختر روی صندلی نشسته و خانم چوی همین طور ک ظرف غذاش رو روی میز میزاشت با صدای ارومی کفت
نباید پیشش مینشستی!
دختر نکاه متعجب به خانم چوی انداخت و به ظرف غذاش نگاه کرد
پلکی زد و عینکش رو برداشت
کنار دستش گذاشت و ماسک رو در اورد
لبخندی زد ک از چشم پسر رو به روش دور نموند
چاپستیکش رو برداشت و تکه ای گوشت داخل دهانش گذاشت اروم مزه مزه کرد و سرش رو بالا آورد و با لبخند به خانم چوی ک در حال شستن ظرف بود گفت
این خیلی خوبه!
دختر کفت و توجه همه رو به خودش جلب کرد
دختر نگاهی به آدمایی م با تعجب و کمی هم ترس بهش خیره شده بودند کرد و با یاد آوری این که عینکش رو برداشته
لبخندش محو شد
ادامه دارد...
لایکا ۲۰
دختر روی صندلی نشسته و خانم چوی همین طور ک ظرف غذاش رو روی میز میزاشت با صدای ارومی کفت
نباید پیشش مینشستی!
دختر نکاه متعجب به خانم چوی انداخت و به ظرف غذاش نگاه کرد
پلکی زد و عینکش رو برداشت
کنار دستش گذاشت و ماسک رو در اورد
لبخندی زد ک از چشم پسر رو به روش دور نموند
چاپستیکش رو برداشت و تکه ای گوشت داخل دهانش گذاشت اروم مزه مزه کرد و سرش رو بالا آورد و با لبخند به خانم چوی ک در حال شستن ظرف بود گفت
این خیلی خوبه!
دختر کفت و توجه همه رو به خودش جلب کرد
دختر نگاهی به آدمایی م با تعجب و کمی هم ترس بهش خیره شده بودند کرد و با یاد آوری این که عینکش رو برداشته
لبخندش محو شد
ادامه دارد...
لایکا ۲۰
- ۵.۴k
- ۳۱ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط